سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/1/1
5:25 عصر

چهل عادت آدم های موفق

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

کرایگ هایپر؛ نویسنده، محقق، مقاله‌نویس، مجری رادیو و تلویزیون و یک سخنران حرفه‌ای است. در ?? سال گذشته، او با کارهایش به‌عنوان یک کارشناس حرفه‌ای موفقیت در حوزه‌های شخصی و اجتماعی معرفی شده. هاپیر یک سایت هم درباره سخنرانی موثر دارد که در آن نوشته:
«من خواسته‌ام بخش‌های مهم کتاب‌های کمکی که تا به حال خوانده‌ام و تجربه‌هایی که در زندگی‌ام داشته‌ام را به صورت ?? نکته کلیدی فشرده کنم و در اختیار دیگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب‌هایی که در سطح جهانی فروخته می‌شوند و درباره خودیاری هستند ممکن است برای بعضی‌ها قابل استفاده باشند ولی من مایلم چیزی بنویسم که برای همه مفید واقع شود.» حالا این شما و این هم ?? توصیه کرایگ هایپر. بخوانید و قضاوت کنید.



?) فرصت‌هایی را می‌بینند و پیدا می‌کنند که دیگران آنها را نمی‌بینند.

?) از مشکلات درس می‌گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می‌بینند.

?) روی راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند.

?) هوشیارانه و روشمندانه موفقیت‌شان را می‌سازند، در زمانی که دیگران آرزو می‌کنند موفقیت به سراغ‌شان آید.

?) مثل بقیه ترس‌هایی دارند ولی اجازه نمی‌دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

?) سوالات درستی از خود می‌پرسند. سوال‌هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می‌دهد.

?) به ندرت از چیزی شکایت می‌کنند و انرژی‌شان را به خاطر آن از دست نمی‌دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی‌بافی و بی‌ثمر بودن است.

?) سرزنش نمی‌کنند (واقعا فایده‌اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می‌گیرند.

?) وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت‌شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت‌شان پیدا می‌کنند و بیشتر از ظرفیت‌شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می‌کنند.

??) همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه‌ریزی می‌کنند و فکر می‌کنند تا وقتی که کارشان را انجام می‌دهند استرس کمتری داشته باشند.

??) خودشان را با افرادی که با آنها هم‌فکر هستند متحد می‌کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می‌دانند.

??) بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت‌انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می‌کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی‌گذارند زندگی‌شان اتوماتیک‌وار سپری شود.

??) به وضوح و دقیقا می‌دانند که چه چیزی در زندگی می‌خواهند و چه نمی‌‌خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی‌ می‌کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.

??) بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می‌کنند.

??) در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی‌‌کنند و زندگی‌شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی‌دهند.

??) آنها دانش‌آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می‌کنند. آنها از راه‌های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می‌گیرند.

??) همیشه نیمه پر لیوان را می‌بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.

??) دقیقا می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی‌شان را با از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر پریدن از دست نمی‌دهند.

‌ ??) ریسک‌های حساب‌شده‌ای انجام می‌دهند؛ ریسک‌های مالی، احساسی و شغلی.

‌??) با مشکلات و چالش‌هایی که برایشان پیش می‌آید سریع و تاثیرگذار روبه‌رو می‌شوند و هیچ‌وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی‌کنند. با چالش‌ها روبه‌رو می‌شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می‌برند.

‌??) منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی‌مانند تا آینده‌شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می‌سازند.

??) وقتی بیشتر مردم کاری نمی‌کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می‌کنند.

??) بیشتر از افراد معمولی روی احساسات‌شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ‌گاه برده احساسات‌شان نمی‌شوند.

‌ ??) ارتباط‌گرهای خوبی هستند و روی رابطه‌ها کار می‌کنند.

??) برای زندگی‌شان برنامه دارند و سعی می‌کنند برنامه‌شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه‌ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.

??) در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می‌خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می‌فهمند.

‌??) ارزش‌های زندگی‌شان معلوم است و زندگی‌شان را روی همان ارزش‌ها بنا می‌کنند.

‌??) تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می‌دانند که پول و موفقیت مترادف نیستند. آنها می‌دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی‌ها خیال می‌کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته‌اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.

??) اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده‌اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می‌روند که کمتر کسی می‌تواند برود، شاد می‌شوند.

‌??) از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی می‌کنند و چه دارند و چه طور به نظر می‌رسند، توجهی ندارند.

??) دست و دل باز و مهربان هستند و از اینکه به دیگران کمک می‌کنند تا به خواسته‌هایشان برسند خوشحال می‌شوند.

??) متواضع هستند و اشتباهات‌شان را با خوشحالی می‌پذیرند و به راحتی عذرخواهی می‌کنند. آنها از توانایی‌هایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمی‌شوند. آنها خوشحال می‌شوند که از دیگران بیاموزند و از اینکه به دیگران کمک می‌کنند تا خوب به نظر برسند بیشتر از کسب افتخارات شخصی‌شان لذت می‌برند.

??) انعطاف‌پذیر هستند و تغییر را غنیمت می‌شمارند. وقتی وضعیتی پیش می‌آید که عادت‌ها و آسایش روزمره‌شان را بر هم می‌زند از آن استقبال می‌کنند و با آغوش باز وضعیت جدید و ناشناس را می‌پذیرند.

??) همیشه سلامت جسمانی خود‌شان را در وضعیت مطلوبی نگه می‌دارند و می‌دانند که بدنشان خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند و به همین خاطر، سلامت جسمانی برای آنها خیلی مهم است.

??) موتور بزرگ و پرقدرتی دارند. سخت کار می‌کنند و تنبلی نمی‌کنند.

??) همیشه منتظر بازتاب کارهایشان هستند.

‌??) با افراد بدذات و غیرموجه نشست و برخاست نمی‌کنند.

??) وقت‌شان و انرژی‌شان را روی وضعیت‌هایی که از کنترل‌شان خارج‌ است صرف نمی‌کنند.

??) کلید خاموش روشن دارند. می‌دانند چگونه استراحت کنند و ریلکس شوند. از زندگی‌شان لذت می‌برند و سرگرم می‌شوند.

??) آموخته‌هایشان را تمرین می‌کنند. درباره تئوری‌های عجیب و غریب خیالبافی نمی‌کنند بلکه واقع‌بینانه زندگی می‌کنند.


89/12/13
10:48 صبح

10دلیل ورشکستگی کسب و کارهای کوچک

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

اشاره:

شاهد ورشکستگی و پایان تجارت یک شرکت بودن، بسیار سخت است. ?? دلیل اصلی ورشکستگی در کسب و کارهای کوچک به شرح زیر است.
  

شاهد ورشکستگی و پایان تجارت یک شرکت بودن، بسیار سخت است. ?? دلیل اصلی ورشکستگی در کسب و کارهای کوچک به شرح زیر است :

 
1- فقدان سرمایه کافی 
پول می تواند علت اصلی تمام ورشکستگی ها در تجارت باشد. صاحبان کسب و کارهای کوچک باید تخمین بزنند که به چه مقدار پول نیاز دارند تا بتوانند کار خود را راه اندازی کنند. آن را خوب اداره کرده و سپس در سطح خوبی نگه دارند و به عنوان یک شرکت بازرگانی موفق خود را مطرح کنند. 
نورمن اسکاربورو استاد تجارت در کالج Presbyterian در کارولینای جنوبی می گوید: 
"زمانی که سرمایه کافی ندارید و با فقدان سرمایه روبرو می شوید، این موضوع می تواند خود شروع یک حرکت مارپیچی نزولی باشد که شما نمی توانید از آن جلوگیری کنید."

2- به جریان انداختن ضعیف نقدینگی 
هنگامی که نقدینگی نتواند هزینه ها و دیگر مخارج را جبران کند، حتی مشاغلی که مراحل نخستین رشد خود را طی کرده اند، نیز سقوط می کنند. 
مراقب نرخ سوخته (rate burn) باشید. این اصطلاح را شرکتهای دات کام ابداع کرده اند برای آگاهی از اینکه چه مقدار از نقدینگی به هدر رفته یا به اصطلاح سوخت شده است، اسکاربورو می گوید : "نقدینگی تنها چیزی است که واقعا ارزش دارد."

 

3-  برنامه ریزی نامناسب و ناکافی 
عدم برنامه ریزی صحیح در واقع، علت مشکلاتی از قبیل فقدان سرمایه کافی و جریان انداختن ضعیف نقدینگی است. 
باید یک برنامه کاری منسجم را با در نظر گرفتن تمام امور مالی، بازاریابی، رشد و دیگر موارد خاص در نظر بگیرید. می تواند بسیار زمان بر باشد، زیرا یک برنامه ریزی صحیح و مناسب هفته ها یا ماهها تلاش نیاز دارد. عقاید و نظرات شما زمانی کارساز خواهد بود که با برنامه ریزی صحیح جلو بروید. در غیر این صورت در آخر کار، سرمایه شما به هدر خواهد رفت.

 

4- در نظر نگرفتن رقابت 
نظرات منحصر بفرد را بندرت می توان یافت. بسیار مهم است که بتوانید بهره برداری لازم را از کار خود بنمایید. 
اسکاربورو می گوید : "بسیاری از صاحبان تجارت، کسب و کار خود را مشابه و همانند دیگران انجام می دهند. اطمینان حاصل کنید که در کار شما چیزی منحصر بفرد و متفاوت از دیگر رقبا وجود دارد."

5- بازاریابی ضعیف 
آیا مشتریان شما از فعالیتها و کیفیت کالای شما رضایت لازم را دارند ؟ ضروری است که استراتژی بازاریابی خود را توسعه دهید تا دریابید که چه کسانی و به چه علتی مشتریان شما هستند. اطمینان حاصل کنید که استراتژی بازاریابی شما، مشتریان بیشتری را به سوی شما جذب می کند و به این ترتیب، شما را از دیگر رقبا متمایز خواهد کرد.

6- نداشتن انعطلف پذیری لازمصاحبان کسب و کارهای کوچک می دانند که یک رقیب بزرگتر با میزان نقدینگی بالاتر و تعداد کارمندان بیشتر، می تواند رقیبی بسیار جدی برای آنها باشد. هرگز فراموش نکنید که انعطاف پذیر باشید. کالا، روند فعالیت و بازاریابی خود را به گونه ای تطبیق دهید که بتوانید با رقبای بزرگ رقابت کنید.

7-  نادیده گرفتن قدم بعدی 
اجازه ندهید روند حرکت کاری شما کند و آهسته شود مطمئن شوید که شما و کارمندانتان بر روی حمایت و دادن خدمات به مشتری، تأکید لازم را می کنید.

 8-  سعی در انجام دادن تمام امور بطور کامل و بی عیب و نقص 
اکثر بازرگانان از ذکاوت لازم برای کار و تجارت برخوردارند. اما اداره کردن یک کسب و کار کوچک، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. سعی نکنید که همه کارها را خودتان انجام دهید و بخواهید که تمام کارها کامل و بدون نقص انجام شود. اگر می خواهید دانش و آگاهی خود را در مورد کارتان افزایش دهید، کتابهای تخصصی در این زمینه را بخوانید و حتما با یک کتابدار خوب مشورت کنید. 
هنگام پیش آمدن مشکلات حقوقی، به جای تکیه بر دانش شخصی خود، سعی کنید از یک وکیل مجرب کمک بگیرید. توصیه می شود یک وکیل وارد به امور تجارت و بازرگانی برای امور حقوقی شرکت خود داشته باشید.

9-  رئیس در حد عالی، کارمندان در حد معمولی 
نمونه هایی از ورشکستگی برخی از شرکتها حاکی از این است که چگونه یک کسب و کار موفق و منسجم که صاحب آن بسیار آگاه و علاقه مند به شغل خود است و معلومات وی در زمینه کاری اش در سطح عالی است، با داشتن کارکنانی بی تجربه و بی انگیزه می تواند سقوط کند و دچار ورشکستگی شود. اطمینان حاصل کنید که حتما کارکنان شما هم از دانش و مهارتهای لازم برخوردار هستند.

 10- رشد کنترل نشده 
یک تجارت کوچک که خیلی ساده و سریع رشد می کند، می تواند موجبات ورشکستگی خود را فراهم آورد. 
اگر تولید کالای شما همگام با تقاضای لازم در بازار نباشد، رشدی که شما به عنوان صاحب تجارت توقع دارید و از آن خشنود هستید، می تواند موجودیت تجارت و سرمایه شما را تهدید کند. سعی کنید به رشد مورد نظر و پیش بینی شده در برنامه های خود برسید. اطمینان حاصل کنید که هرگز کنترل رشد تجارت و کسب و کارتان از دستتان خارج نشود.


89/12/5
4:22 صبح

راز موفقیت

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

 یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقه‌ها، جایزه بهترین غله را به ‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز موفقیتش را بدانند. به همین دلیل، او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو، سرانجام با نکته‌ عجیب و جالبی روبرو شدند.

این کشاورز پس از هر نوبت کِشت، بهترین بذرهایش را به همسایگانش می‌داد و آنان را از این نظر تأمین می‌کرد.

بنابراین، همسایگان او می‌بایست برنده‌ مسابقه‌ها می‌شدند نه خود او!

کنجکاویشان بیش‌تر شد و کوشش علاقه‌مندان به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود، به جایی نرسید. سرانجام، تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند و پرده از این راز عجیب بردارند.

کشاورز هوشیار و دانا، در پاسخ به پرسش همکارانش گفت: «چون جریان باد، ذرات بارورکننده غلات را از یک مزرعه به مزرعه‌ دیگر می‌برد، من بهترین بذرهایم را به همسایگان می‌دادم تا باد، ذرات بارورکننده نامرغوب را از مزرعه‌های آنان به زمین من نیاورد و کیفیت محصول‌های مرا خراب نکند!»

همین تشخیص درست و صحیح کشاورز، توفیق کامیابی در مسابقه‌های بهترین غله را برایش به ارمغان می‌آورد.

 

گاهی اوقات لازم است با کمک به رقبا و ارتقاء کیفیت و سطح آنها، کاری کنیم که از تأثیرات منفی آنها در امان باشیم


89/12/3
10:32 عصر

داستان نو اندیشی

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

استاد شیوانا مشغول درس مبحث نواندیشی و روشنفکری برای شاگردانش بود. اما خود می دانست این موضوعی است که بسادگی برای هرکسی جا نمی افتد. چون بحث فرهنگ دیرینه و فاخر بودن آن نیز مطرح شده بود.
شیوانا از یکی از شاگردان خواست تا پنجره را ببندد و گفت که تا مدتی باز نشود. هوا گرم بود و تعداد شاگردان هم زیاد.   پس مدتی  شاگردان کلافه شده و خواستار باز شدن پنجره گشتند.
پنجره که باز شد همگی نفسی راحت کشیدند و احساس خشنودی کردند. شیوانا پرسید نسبت به این هوای مطبوع که همین الان وارد شد چه احساسی دارید؟  شاگردان همگی آنرا یک جریان عالی و نجات بخش توصیف کردند. شیوانا گفت حالا که اینطور است پنجره را ببندید تا این هوای عالی را برای همیشه و در تمامی اوقات داشته باشید.
تعدادی از شاگردان گفتند فکر بدی نیست اما تعدادی دیگرپس از کمی فکر با اعتراض گفتند ولی استاد اگر پنجره بسته شود این هوا نیز کم کم کهنه می شود و باز نیازمند تهویه می شویم.
شیوانا گفت: خب حالا شما معنی نواندیشی را فهمیدید! د رجوامع وقتی یک اندیشه یا ایده یا فلسفه نو پیدا می شود عامه مردم ابتدا در برابر آن مقاومت می کنند اما در طول زمان چنان به آن وابسته می شوند که بهتر کردن و ارتقاء آنرا فراموش می کنند و چون با فرهنگ شان مخلوط می شود نسبت به آن تعصب پیدا می کنند. مگر آنکه مثل بعضی از شما به  ضرر آن هم فکر کنند

89/11/19
11:3 عصر

همه امور به هم مربوطند

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

آیا دقت کرده اید که هر وقت به طور منظم ورزش می کنید، میل به غذاهای سالم تر و بهتر دارید؟

آیا دقت کرده اید که
 وقتی غذاهای سالم تر و بهتری می خورید انرژیبیشتری دارید و طبعاً دوست دارید که ورزش کنید؟

همه چیز در زندگی به هم مربوط است
. روش تفکر شما روی روحیة شما مؤثر است، روحیة شما بر نوع راه رفتنتان مؤثر است، راه رفتن شما روی نحوة گفتارتان اثر می گذارد، روش حرف زدنتان روی طرز فکرتان مؤثر است!

تلاش
 برای پیشرفت در یک بُعد زندگی بر سایر ابعاد زندگی اثر می گذارد.

وقتی در خانه خوشحال هستید،
 در محل کار نیز احساس شادی بیشتری خواهید کرد و وقتی سر کار شاد باشید در خانه نیز شادخواهید بود.

اینها به چه معناست؟

- اینکه برای پیشرفت در زندگی می توانید از هر نقطه
 مثبتی شروع کنید. می توانید با برنامه ای برای پس انداز، نوشتن لیست اهدافتان، رژیم غذایی یا تعهد برای گذراندن وقت بیشتر با فرزندانتان شروع کنید. این کار مثبت منجر به نتایج مثبت دیگر هم می شود، چون که همه امور به هم مربوطند.

- مهم نیست که تلاشی که جهت
 «پیشرفت» می کنید کجا صرف می شود. مهم این است که شروع کنید.

- عکس این قضیه هم صادق
 است. یعنی اگر یک بعد زندگی شما خراب شد، سایر ابعاد هم به زودی خراب می شود. باید به این مسأله دقت خاصی داشته باشید.


در یک
 کلام

هر کاری که انجام می دهید به نوبه خود
 اهمیت دارد زیرا  بر امور دیگر نیز مؤثر است.


89/11/19
11:1 عصر

قانـــون دانــــه

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

نگاهی به درخت ســـیب بیندازید. شاید پانـــصد ســـیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن استبپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»

اینجا طبیعت به ما
 چیزی یاد می دهد. به ما می گوید:

«اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»

از این مطلب می توان این
 نتایج را بدست آورد:

باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.

باید با
 چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.

باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک
 ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.

باید با صد نفر آشنا شوی تا
 یک رفیق شفیق پیدا کنی.

وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و بهراحتی احساس شکست نمی کنیم.

قوانین
 طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

در یک کلام:

افراد
 موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند.


89/11/19
9:43 عصر

مانند یک میلیونر رفتار کنید

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

پس شما هم بالاخره به درآمد خوبی دست پیدا کرده اید و می خواهید آنرا به همه دنیا نشان دهید. باید هم اینگونـه باشد. اما اگر پولداری را در خریدن یک اتومبیل زرق و برقی، کت و شلوار شیک و شبهای پر خرج در شهر می دانیـد، در تفکر خود تجدید نظر کنید. یک فرد ثروتمند زیرک برای از پیش بردن ثروتش کار می کند، بنابراین آنرا عاقلانه بنمایش می گذارد. اگر فقط خود نمایی کنید، طولی نخواهد کشید که به جرگه هزاران هزار بدهکار دیگر خواهید پیوست. البته نکات زیر باید بر طبق درآمدتان تنظیم گردد. با اینـحـال بوسیله اقتباس نمودن عادات میلیونرهـا می تواند به یکی از آنها تبدیل شوید:
1- ریسک کنید

ریسک کردن بخشی از کسب درآمد است. هر سرمایه گذاری به شما خواهد گفت که هر قدر ریسکی بزرگتر باشد، میزان سرمایه برگشتی بالقوه آن بیشتر خواهد بود. افراد با برگزیدن راه امن پولدار نمی شوند. این مخاطره طلبی های حساب شده و دقیق است که میتواند یک شخص را به نتیجه برساند. اگر برای خود بیشتر میخواهید، باید سربازی شجاع باشید. اطرافیان شما را بدلیل استفاده از فرصتهای مخاطره آمیزه و در عین حال سودآور مورد تحسین قرار خواهند داد.

2- هوشیارانه سخاوتند باشد

هوشیارانه سخاوتمند بودن بدان معنا نیست که باید برای همه افرادی که دور و برتان هستند نوشیدنی بخرید. کشیده شدن بسوی چنین عاداتی شما را مستقیما راهی مسکین خانه خواهد کرد. برای دوستان و همکارانتان ریخت و پاش کنید، اما نه بطور همیشگی و فقط هر از چندگاهی. اگر قدرشناس بوده و ارزشش را داشته باشند، این سخاوتمندی شما را بخاطر سپرده و روزی دو برابر آنرا جبران خواهند کرد.
نوعدوست و خیرخواه دیگران باشید؛ پرداختن پول به افراد مستحق میتواند منجر به سرشناسی و شناخت شما گردد. کمک هزینه های تحصیلی و وجوه خدا پسندانه همیشه منتسب به افراد سخاوتمند میباشند. در این صورت میتواند خواستار معافیت مالیاتی نیز بشوید.

3- با افراد ممتاز جامعه ارتباط برقرار کنید

ارتباط یک مسئله است، ارتباط با افراد شایسته مسئله ای دیگر. شما باید حداکثر تلاش خود را برای نزدیک شدن به افرادی که دارای نقدینگی و گردش مالی بالایی میباشند بکار بندید. آنها را تماشا کرده، از آنها بیاموزید و سعی کنید به بخشی از گروه آنها تبدیل شوید. توسط آمیختن با نخبگان میتوانید کتابچه ای حاوی مشخصات و خصوصیات افراد سرآمد برای خود تهیه کنید. حتی ممکن است به اطلاعاتی مفید که منجر به درآمد بیشتر شما گردد دست یابید.

4- بر سرمایه گذاری های خود نظارت کنید

ثروت مستلزم کار و تلاش است. دارایی ها همانند کودکان میباشند. اگر مراقبشان نباشید ممکن است ناگهان سرکشی کنند. پلهو به پهلو با شرکتهایی که در آنها سهام دارید حرکت نموده و نحوه عملکرد آنها را مورد بررسی قرار دهید. مجلات، نشریات و مقالات اقتصادی را مورد مطالعه قرار دهید. از کارشناسان و مشاوران مالی کمک بگیرید. با این عمل اطلاعات پولی خود را غنی و پر بار خواهید نمود: یک خصوصیات ضروری برای میلیونرها.

5- دور اندیشی را پرورش دهید

انسان میلیونر خواسته های خود را برآورده میکند چرا که دیدگاه شگفت انگیزی نسبت به فرصتها دارد. او روند کار را در حال توسعه می بیند و میتواند اتفاقات سودمند بعدی را پیش بینی کند. این پیش گویی لزوما ذاتی و بالفطره نبوده بلکه بوسیله مطالعات مداوم در مورد بازار که منجر به تبدیل دانش به حس ششم میگردد، بوجود می آید. چشمهای خود را برای فرصتهای ایجاد درآمد تیز کنید.

6- امور را محول کنید

شما نمی توانید در هر کاری شماره یک باشید، اما میتوانید بهترین وکالت دهنده باشید. بجای اتلاف وقت برای آموختن همه چیز، افراد ماهر را برای انجام کارها مورد استفاده قرار دهید. اگر مشکل مالیاتی دارید، آنرا به دست یک حسابدار زبده بسپارید. اگر مسئله ای قانونی وجود دارد، یک وکیل استخدام کنید. پول بطرز صحیحی خرج خواهد شد زیرا از اتلاف وقت شما جلوگیری نموده و از بروز اشتباهات احتمالی ممانعت بعمل خواهد آمد. واگذاری امور خصوصیت اصلی یک مدیر خوب بشمار میرود. این را بخاطر داشته باشید.

7- متمرکز بمانید

انسان ثروتمند برای خود ماموریتی شفاف با اهدافی استوار در نظر میگیرد. او نگاهی مصصم و پایدار به نتیجه کارش داشته و هرگز از مسیر خود تغییر جهت نمی دهد. همین کار را انجام دهید: دیدگاه شخصیتان و نحوه رسیدن به آنرا بنوسید. هرگاه در مشکلات کوچک روزانه گرفتار آمدید، آن اهداف را به خود یادآوری کنید. به هر مسئله ای که برخورد کنید، دیدگاهتان شما را با انگیزه نگاه خواهد داشت.

8- خریدهای خود را ارتقاء دهید

آنچه را که سزاوارش هستید به خود بدهید: یک اتومبیل جدید، بهترین اتاقی که میتوانید در یک هتل رزو کنید، یا واگن درجه یک در قطار. با اینکه یک میلیونر پولش را عاقلانه خرج میکند، میداند خوب است که انسان با خودش همیشه خوش رفتاری داشته باشد.

9- سرگرمیهای بخصوصی داشته باشید

ثروت مترادف است با مهارت. اگر مهارت خاصی نداشته باشید بسختی میتوانید در زمره افراد نخبه و ممتاز قرار بگیرید. بنابراین خود را با سرگرمیهای مختلف مشغول کنید تا در چنین موقعیتی قرار بگیرید. عضو یک باشگاه درجه یک بیلیارد یا بولینگ شوید. از رستوران، نوشیدنیها و امکانات خوب آنجا لذت ببرید. زمانیکه بهترین هستید و بهترینها را انجام میدهید بسیار بیشتر مورد احترام و توجه قرار خواهید گرفت.

پول به دنبالش خواهد آمد

وانمود کنید تا بدستش آورید. این نکته کوچک تقریبا در مورد همه چیز صحت دارد و موفقیت نیز مستثنی از آن نیست. اگر میتوانید همگی عادات گفته شده در بالا را در زندگی خود اعمال کنید، نگرش مورد نیاز را کسب خواهید نمود. پول جذب افرادی میشود که میدانند چگونه باید با آن رفتار کنند.


89/11/13
12:34 صبح

نکته ای آموزنده

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویلون کرد. 

این مرد در عرض 30 دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت. 

از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند. 

سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد. 

از سرعت قدمهایش کاست و چند ثانیه ای توقف کرد، بعد با عجله به سمت مقصد خود براه افتاد. 

یک دقیقه بعد، ویلونزن اولین انعام خود را دریافت کرد. 

خانمی بی آنکه توقف کند یک اسکناس یک دلاری به درون کاسه اش انداخت و با عجله براه خود ادامه داد. 

چند دقیقه بعد، مردی در حالیکه گوش به موسیقی سپرده بود، به دیوار پشت سر تکیه داد، ولی ناگهان نگاهی به ساعت خود انداخت وبا عجله از صحنه دور شد. 

کسی که بیش از همه به ویلون زن توجه نشان داد، کودک سه ساله ای بود که مادرش با عجله و کشان کشان به همراه می برد. کودک یک لحظه ایستاد و به تماشای ویلونزن پرداخت، مادر محکم تر کشید وکودک در حالیکه همچنان نگاهش به ویلون زن بود، بهمراه مادر براه افتاد، این صحنه، توسط چندین کودک دیگرنیز به همان ترتیب تکرار شد، و والدینشان بلا استثنا برای بردنشان به زور متوسل شدند. 

در طول مدت 30 دقیقه ای که ویلون زن می نواخت، تنها شش نفر، اندکی توقف کردند. بیست نفر انعام دادند، بی آنکه مکثی کرده باشند، و سی و دو دلار عاید ویلون زن شد. 

وقتیکه ویلون زن از نواختن دست کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد، نه کسی متوجه شد، نه کسی تشویق کرد، ونه کسی او را شناخت.

هیچکس نمیدانست که این ویلون زن همان "جاشوا بل" (Jashua Bell) یکی از بهترین موسیقی دانان جهان است، و نوازنده ی یکی از پیچیده ترین قطعات نوشته شده برای ویلون به ارزش سه ونیم میلیون دلار، میباشد.

جاشوا بل، دو روز قبل از نواختن در سالن مترو، در یکی از تئاتر های شهر بوستون، برنامه ای اجرا کرده بود که تمام بلیط هایش پیش فروش شده بود، وقیمت متوسط هر بلیط یکصد دلار بود.

این یک داستان حقیقی است، نواختن جاشوا بل در ایستگاه مترو توسط واشینگتن پست ترتیب داده شده بود، وبخشی از تحقیقات اجتماعی برای سنجش توان شناسایی، سلیقه و الوویت های مردم بود.

نتیجه:

آیا ما در شرایط معمولی و ساعات نامناسب، قادر به مشاهده ودرک زیبایی هستیم؟

لحظه ای برای قدردانی از آن توقف میکنیم؟

آیا نبوغ و شگرد ها را در یک شرایط غیر منتظره میتوانیم شناسایی کنیم؟

یکی از نتایج ممکن این آزمایش میتواند این باشد:

اگر ما لحظه ای فارغ نیستیم که توقف کنیم و به یکی از بهترین موسیقی دانان جهان که در حال نواختن یکی از بهترین قطعات نوشته شده برای ویلون است، گوش فرا دهیم ،چه چیز های دیگری را داریم از دست میدهیم؟


89/11/10
11:29 عصر

مدیریت زمان

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

1-      شخصی که با ذکاوت وهوشیاری کارمی کند بیشتر از کسی که سخت ترکارمی کند به اهدافش نائل می گردد.

2-      توانایی شناسایی عوامل اتلاف وقت را در خود ایجاد نمایید واز این عوامل بپرهیزید.

3-      بگذارید ساعت شما 5 دقیقه جلو باشد.

4-      یک مدیر کارا 85 درصد کار خود را فورا به دست می گیرد.

5-      مدیریت زمان تنها فرایند مشخص نمودن اولویت های شما نیست بلکه تشخیص مقدار زمان موجود و شیوه ی بکار بردن این زمان برای انجام کار را نیز شامل می شود.

6-      برنامه ریزی پیشرفته با رویایی بودن فرق دارد. ارتباط خود را با واقعیات قطع نکنید.

7-      اگر می توانید کاری را سریعتراز دیگران انجام دهید پس آن را به دیگری واگذار نکنید.

8-      نگاه کردن زیاد به ساعت به آن معناست که شخص از کار خود راضی نیست و انگیزه ی خود را از دست داده است.

9-      نقش یک مدیر مانند یک کاتالیزور است. باید به عمل ها و عکس العمل ها بدون ایجاد تغییری در خود کمک نمایید.

10-   در مواقعی که حس می کنید مرور زمان می تواند مفید باشد صبور باشید. گذر زمان می تواند مطلوب هم باشد.

 


89/11/10
11:24 عصر

نکته مدیریتی

بدست شرکت کاوه مکاترونیک آریا در دسته

مشتریان اینترنتی خود را تقویت کنید

رقابت کردن برای جلب توجه مشتریان اینترنتی تان می تواند بسیار دشوار باشد، مخصوصاً وقتی که شما با پرده های تبلیغاتی رقصان و ایمیلهای روزانه ای که مشتریان دریافت می کنند مواجه باشید. در اینجا سه نکته برای خروج از این آشفته بازار و جلب توجه مشتریان تان در این محیط شلوغ آمده است:

1-       احساس فوریت ایجاد کنید. یک بلیط که بایستی در نیمه شب استفاده شود و یا پیشنهاد یک محصول مجانی برای پنجاه نفر اولی که پیگیری کنند بفرستید.

2-       مشتریانتان را برای اینکه چیزی برای گفتن در برابر دوستانشان داشته باشند تقویت کنید. صحبت شفاهی به میزان فزاینده ای خصوصاً در فضای اینترنت در حال قدرتمند و ارزشمند شدن است. به مشتریان تان چیزهای جالبی که بتوانند آن را با دوستانشان در میان بگذارند، بگویید.

3-       این کار را دلپذیر کنید. واکنش هر چه که باشد، آن را ساده، تازه و سرگرم کننده سازید.


   1   2   3      >